از خا طرات ما ند گا رم با بزرگمرد نستوه تا ریخ خلق افغا نستان زنده یا دمحترم ببرک کا رمل
محمد عارف  عر فان محمد عارف عر فان

با دمیدن ا مواج پر تلاطم زمان وزدایش گرد وغبار از جبین تاریخ واقعی مردم افغا نستان ,سیمای حقیقی و وطنپر ستانه وداد خوا ها نهء فرزند اصیل خلق افغا نستان رفیق ببرک کار مل , پیوست با حوادث کشور وجهان  چون ستاره ای تا بناک درخشش یافته واز بو ته  آزمایش زمان موفقا نه عبور نموده وتا فلک ها تجلی می یابد.در چهار چوب نظر یات وافکار ملی ورها یبخش این آموز گار تاریخ معا صر کشور است که میتوان به دشواری های عظیم وریشه دار تاریخ اسارتبار قرون متمادی افغا نستان پی برد ونسخه های طرق مبارزه با آنرا جستجو کرد.

گنجینه های میراثهای معنوی  محترم ببرک کا رمل بی نهایت عظیم و پر بار است , در مکتب او نسل های بیشمار از همو طنان ما در س تقوا , پر هیز گاری , وقف وفدا کاری وخد مات شایسته وبی شایبه برای انسان زحمتکش وملیون ها تن از مر دمان رنجد یده ومصیبت دیده مان را آموخته وجسو رانه وبیباک آنرا در خدمت مرد مان ستمدیده مان قرار دادند وقرار می دهند . لا برا توارسیاسی  دهه اخیر که آ زمایشگاه درد آلود ومرگبار کا ربست کلیه نظر یات , ایديو لوژی ها وتیوری های متعدد در جا معه فلا کتبار افغا نستان را به آز مایش گرفته است, بو ضاحت حقا نیت راه کا رمل عزیز برای نجات کشور غرقه در خون مان رااز چنگال استبداد واستعمار جهانی  بار دیگر به اثبات رسا نیده وبهترن الگو را در امر مبارزه ملی وایجاد اداره سالم ومردم سا لاربه مثا به آيینه ای تما م نما برای تمامی ملیت ها , اقوام ومردمان ساکن کشور مان بدون تبعیض وتمایز بشارت می دهد.

با توجه با بر داشت های عینی وواقعی شخصیت عالی و فنا نا پذیر این ابر مرد بزرگ , بیجا نخواهد بود تا خاطراتم را به منا سبت یازدهمین سالگرد وفات رفیق ببرک کا ر مل يکي ازموسسين حزب دمو کرا تیک خلق افغا نستان ,ومشعلدار جنبش روشنگرانه وتر قیخوا ها نه کشور مان  که گویای شجا عت , ایثار وفدا کاری وی در یکی از برهه های وحشتبار زمان ودر یک مقطع خاص مرگ وزنده گی وی اتفاق افتیده است به نگا رش گیرم:

   در وا پسین لحظات سقوط حا کمیت دمو کرا تیک خلق , رفیق کا رمل به علت بی سر پناهی  در اپا رتمان دولتی مر حوم  رفیق محمود  بر یا لی  واقع بلاک 104 مکرو یان زنده گی مینمود.پس از سقوط حا کمیت وسرازیر شدن نیرو های مجا هدین در شهر کا بل که تما می نیرو های ترقیخواه ووطنپرست با دلهره گی , تشویش وترس دشوار ترین حا لات زنده گی خویش را روز شماری مینمود ند , درست   یکروز قبل از عزیمت رفیق کا رمل بسوی شمال , یکتن از رفقا برایم تلفون نمو د وگفت : قرار اطلا عات واصله قرار است تا امشب یک تو طئه ای بزرگ از جا نب گروه های مسلح مجا هدین  راه اندازی گردیده وبه جان رفیق کا رمل یک سوء قصد براه افتد ,آ یا شما میتوا نید تا در تا مین امنیت جان  رفیق کا رمل سهمی را ادا نمایيد ؟.من با شنیدن ای پیام واقعا شو که شده وبلا درنگ به آن رفیق گفتم که :انسانی که امروز زنده گی اش را  بخا طر نجات جان میلون ها همو طنش به مخا طره انداخته وامروز در انتظار مرگ بسر می برد , چه افتخار بزرگترووا لاتر  از جان دادن  در کنارچنین مرد فدا کاری میتواند باشد ؟ .با شنیدن این پیام حوالی شام آنروز, با فا میل خویش خدا حافظی نموده ویکجا با رفیق کبیر غور بندی  رهسپار منزل رفیق ببرک کا رمل شده که بعدا رفیق سلیمان کا مجو نیز درآنجا در این ما موریت شر کت جست .ما همه سعی نمو دیم تا رفیق کار مل از اوضاع پیش آمده واز طرح پلان دشمان آگا هی نیافته وبدینو سیله تمامی حر کات وبر خورد های مان را کا ملا آرام وطبیعی جلوه می دادیم . پس از صرف طعام شب با رفیق کا رمل که سفره ای  ایشان حا وی  مقدار نا کا فی برنج وسبزی ومقدار نان خشک بود , به منظور دگر گون جلوه دادن حوادث اتفا قی وبعدی تلاش نموده تا از یکسو   ذهن رفیق کار مل را در راستای پرسش های حوادث تاریخی واتفا قات درونی حزب دمو کراتیک خلق افغا نستان مصروف ساخته واز سوی دیگر از تجا رب تلخ وشرین انروز گار بهره ببریم.  رفیق کار مل با اینکه علایم اسفناک شکست حا کمیت دمو کرا تیک خلق در سیمایش سایه افگنده بود , با تمامی استواری وشجاعت همیشه گی در برابر حوادث داغ , جر یانات گذشته وفعلی را به تحلیل گرفته وبا تمامی اطمینان به آینده نسل جوان وترقیخواه کشور اظهار نمود که با توجه با حوادث موجود وسقوط حا کمیت دمو کرا تیک خلق , هیچ نیروی در جهان وجود ندارد تا این لشکر رسا لتمند وترقیخواهی که چندین دهه در این کشور به خا طر رهايي مردمش از زیر یوغ استبداد واستثمار مبارزه نموده اند وتا عمق جا معه ریشه گسترده اند فنا نموده واز صفحه تا ریخ بزداید  , آینده از آن نسلهای  با لنده ووطنپرست وترقیخواه کشور بوده وهیچ نظامی دا رای پیام  دمو کرا تیک,  بدون مشا رکت وسهم گسترده ایشان نمیتواند به زنده گی وبقای خویش ادامه دهد. حوالی نیمه های شب , ما باآ نکه خود را با کلشینکوف ها وبم های دستی که قبلا در آنجا طور مخفی تعبیه شده بو دند , آ ماده نبرد مینمودیم , رفیق کا رمل اوضاع را ملتفت شده واظهار نمود : رفقا "حر کات شما بطرز غیر نور مال جلوه مینما ید, آ یا کدام پلانی از جا نب دشمنان روی دست است ؟.ما همه با یک صدا گفتیم , نخیر رفیق کا رمل" . وی هر قدر اصرار نمود تا از اوضا ع موجود چیزی را درک نماید ما از وقوع وضعیت احتمالی انکار جستیم .سر انجام رفیق کارمل اظهار نمود که رفقا حرکات شما برای من قابل درک است که حتما باید کدام پلان حمله علیه من از جا نب دشمنان موجود باشد, رفیق کا رمل با درک اینکه به هیجوجه تناسب قوا به نفع نیرو های مدافع نیست تا علیه نیرو های مسلط وتا دندان مسلح مقا ومت نماید , گفتند :رفقا من درک مینمایم که بلايي بالای من آمدنی است وجز این با توجه با استقرار نظام موجود  نباید انتظار چیزی دیگری را داشت, من قسمت اعظم از عمر خویش را سپری نموده ام وشما هنوز نیروی رزمنده وسر مایه عظیم تاریخ مبا رزات نسل های بعدی کشور مان هستيد ومن هرگز وبرای یک لحظه حا ضر وآ ماده نیستم تا قطرات خون شما برای تداوم حیات وزنده گی من به زمین ریزد . من حا ضرم تا به تنهايي قیمت مطلو به را بپر دازم .

زما نی که رفیق کا رمل پی برد که تقا ضایش طرف قناعت ما قرار نگرفت بار دیگر اظهار نمود که: رفقا ؛من به حیث رفیق سابقه دار ورهبر دیروز شما برای تان دستور میدهم که به خاطر نجات جان من زنده گی خود را هر گز نابود نسازید ومن بر ای شما اجازه ای هیچگو نه مقا بله ورویا روئی را در برابر نیرو های مها جم نخواهم داد.ما سر انجام به منظور آرامش خاطر رفیق کا رمل وعده ای رعایت تقا ضا هایش را داده ودست به یک مانور موقتی زده وسپس بار دیگر خود را آماده ای یک نبرد احتما لی نمودیم.برای ما هم مفهوم بود که مقاومت در برابر چنین نیروی بزرگ بی مفهوم بود ه اما غیر عا دلانه وغیر عیاری  بود که چنین رفیق همرزم , رهبرخلاق,  انسان بزرگ ومبارز راه بشریت مترقی راکه بهترین دوران زنده گی اش را وقف خلق های ستمدیده افغا نستان نمود , در بد ترین شرایط زنده گی اش تنها گذاشت ,وبد ترین طرز رفتارنا جوا نمر دانه  را در برابر رهبر زحمتکشان افغا نستان به نما یش گذاشت.خوشبختانه در آن شب بر خلاف پیشبینی ما بنا بر دلایلی هیچ چیزی غیر مترقبه اتفاق نیفتید تا آنکه با توجه با این زنگ خطر رفقا عا جل پلان عزیمت رفیق  کا رمل را به شمال طرح نموده و وی عازم شمال گردیده ودر شهرک حیر تان مسکن گزین گردید.

در خاطره فوق بار دیگر, جسارت ,پا یمردی ,ایثار وفدا کاری مردی به نمایش گذاشته میشود که هرگز حاضر نبود تا رفقا وهمسفران دیروز اش را بخاطر نجات  جان اش به قربا نگاه بسپارد وخواست تا یکه وتنها با عالیترین مظهر فدا کاری در برابر حوا دث  ايستاده گی نماید . تا آنکه صحت برایش اجازه میداد در کنار سایر همسفران وسنگر داران  خویش در کشور زیست وتحت فشار های مکرر رفقا سر انجام غرض معالجه وتداوی کشور را ترک گفت ودر جر یان تداوی داعی اجل را لبیک گفت که روح اش شاد وخا طرات اش گرامی باد.

 

 

 

 

 

 


December 2nd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات